فمنیسم و نگاه مترقی اسلام به جایگاه زنان/ آیا اسلام با نظرات مکتب فمنیسم موافق است؟
در دورانی که مردمانی زنان را تا آن حد پلید و خوار و بیمقدار میپنداشتند که به هیچ وجه اجازه نمیدادند در معابد دینی ودر محافل ادبی و امور اجتماعی با مردان شریک باشند ،دین مبین اسلام تا آن اندازه مقام زن را بالا برد که در عالی ترین رابطه اجتماعی یعنی بیعت با فرمانروایی کل و مبایعت با پیامبر (ص) آنان را قشر مستقل و برابر با مردان بشمار آورد.
فمینیسم مجموعهٔ گستردهای از نظریات اجتماعی، جنبشهای سیاسی، و بینشهای فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده یا از زنان الهام گرفته شده، مخصوصاً در زمینهٔ شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها.
به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکز خود را معطوف به تهدید نابرابریهای جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کردهاست. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب میشوند.
در طی یک قرن و نیم، جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار دادهاست.فمینیستهای اولیه را به اصطلاح «موج اوّل فمینیسم» مینامند.
نهضتهای حقطلبانهٔ زنان تا سال ۱۹۶۰ جزو موج اوّل هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد میکند، بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آنها اشاره کند و یا مردان را از این بابت سرزنش کند. موج اوّل فمینیستی با روشنگریهای مری ولستون کرافت و بیانیهٔ ۳۰۰ صفحهایاش در سال ۱۷۹۲ در انگلستان آغاز شد. یکی از کمپینهای عموماً موفق فمینیستها، جنبش دستیابی به حق رأی بود که به وسیلهٔ فعالانی چون املین پنکهرست رهبری می شد.
فمینیسم مجموعهای از حرکات و ایدئولوژیها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش و اشتغال است.واژه «فمینیسم» و «فمینیست» برای اولین بار در فرانسه و هلند در سال ۱۸۷۲ ظاهر شد،بریتانیا در ۱۸۹۰ ، و ایالات متحده در سال ۱۹۱۰، و فرهنگ انگلیسی آکسفورد لیست ۱۸۹۴ را به عنوان سال ظهور برای اولین بار از «فمینیست» و ۱۸۹۵ برای «فمینیسم» استفاده کردند.
در اوایل قرن بیستم میلادی و در جریان موج اول فمینیسم و تلاش برای کسب حق رأی، عدهٔ زیادی از زنان خود را فمینیست نامیدند. واژهای که با آغاز دهههای شصت و هفتاد میلادی و اوج گرفتن موج دوم جنبشهای اجتماعی جای خودش را در ادبیات، سیاست، هنر، تاریخ، اقتصاد، حقوق، انسانشناسی و جامعهشناسی نیز باز کرد. در واقع فمینیسم در پی نقد همهٔ اندیشهها بود، پس دانستیم گروه فمینیست چه طور تشکیل شده است .
در این بخش پس از شناخت کلی از فمنیسم به مطالعه شبهات مطرح شده از طرف فمنیست ها از دیدگاه اسلام می پردازیم .لازم به ذکر است که برخی از فمنیست ها اعتقاد دارند نگاه اسلام به جنس زن عادلانه نیست :
دین اسلام این تصورت واهی و جاهلانه را شدیدا رد می کند و در مورد زندگی جاودانه و ورود مؤمنان نیکوکار به بهشت ، زنان را با مردان برابر و مساوی قرار می دهد و خدا در قرآن میفرماید:
« و من یعمل من الصالحات من ذکرا و انثی و هو مؤمن ، فأولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون نقیرا » ( نساء ۱۲۴)و کسی که اعمال شایسته انجام دهد و مؤمن باشد خواه مرد و خواه زن چنان کسانی داخل بهشت میشوند که به اندازه نقیری (گودی موجود در پشت هسته خرماکه در کمی و ناچیزی به آن مثال میآورند) ستم به او نمیشود.
بعد از شخص پیامبر (ص) نخستین مسلمان یک زن _ خدیجه _ بود و نخستین نسخه منحصر بفرد قرآن در زمان خلافت حضرت ابوبکر صدیق (رض) در نزد زنی ( حضرت حفصه ، همسر رسول الله ) به امانت گذاشته شد.
در دورانی که مردمانی زنان را تا آن حد پلید و خوار و بیمقدار میپنداشتند که به هیچ وجه اجازه نمیدادند در معابد دینی ودر محافل ادبی و امور اجتماعی با مردان شریک باشند ،دین مبین اسلام تا آن اندازه مقام زن را بالا برد که در عالی ترین رابطه اجتماعی یعنی بیعت با فرمانروایی کل و مبایعت با پیامبر (ص) آنان را قشر مستقل و برابر با مردان بشمار آورد و خدای متعال در قران کریم خطاب به پیامبر فرمود ( یا ایها النبی اذا جاءک المؤمنات یبایعنک :ای پیامبر هنگامی که زنان مؤمن به نزد تو آمدند که با تو پیمان برقرار کنند .
علاوه بر حق مبایعت با پیامبر که از حق رای بسیار مهم تر بود اسلام زنان را در جامعه اسلامی مانند مردان قشر مسئول در امور اجتماعی و مأمور به جلب افراد جامعه بسوی نیکو کاری و دفع آنان از اعمال زشت و بزهکاری ، قرار داد و خدای متعال در قران سوره توبه آیه ۷۱ فرموده :وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.
“مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر میکنند؛ نماز را برپا میدارند؛ و زکات را میپردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت میکنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمی دهد؛ خداوند توانا و حکیم است”
در دورانی که ازدواج و زناشویی نه تنها در میان قبایل چادر نشین بلکه در میان شهرنشین ها و ملل متمدن یک نوع برده داری بشمار می آمد و شوهران به دیده برده زر خرید و مملوک و عناصر حاشیه نشین به همسران خود می نگریستند و در کتابهای خود نیز به آن اشاره نموده اند و با عباراتی تند وطعنه آمیز آنها را حتی از سم،مرگ و دوزخ بدتر وخطرناکتر می شمردند، دین مبین اسلام ازدواج را یک رابطه عاطفی و لبریز از مودت و ترحم ،یک پیوند محکم روحی و معنوی ویک تعهد ثبت شده اخلاقی طرفین قرار داد، و شوهر و همسر را به طور مساوی دو رکن اساسی تشکیل خانواده بشمار آورد و هر دو را به طور مساوی موجب ادامه نسل بشری و موجب بقای همدیگر و حافظ همدیگر از شدت حرارت حادثه ها و سردی ناکامی ها، قرار داد.
بنابراین برخی از اسلام ستیزان ،بدون توجه به ان همه مقام و منزلتهایی که دین مبین اسلام در آن شرایط حاد به زنان داده است و بدون توجه به تفسیرآن همه آیه هایی که از حقوق حقه زنان بحث می کند و بدون تعمق در آیات قران و بررسی و وارسی آن و تنها از طریق مهار نویسی عامیانه و روش عوام فریبانه به بحثهایی دامن میزنند.
پس ان شاء الله ماهمان طور که در تعریف منطق انسان =حیوان ناطق به خوبی فکر کنیم به ماهیت خودمان فکر کنیم به اسلام راستین خاتمه ی کلام خودم را بااین جمله به اتمام میرسانم : پشت هرمردخوشبختی یک زن هست، وپشت هرمردناموفی هم یک زن هست ، ولی هیچ کس به یک فردناموفق تکیه نمی کند.